کمال‌گرایی: نتیجه‌ی آسیب‌های دوران کودکی

شرمی که از آسیب‌های دوران کودکی ما ناشی می‌شه، می‌تونه باعث بشه نقص‌هایی رو که در خودمون می‌بینیم، بیش از حد جبران کنیم.

عُمَر در یه مجتمع آپارتمانی شلوغ با ده تا خواهر و برادر بزرگ شد. اون یادشه که پدر و مادرش اغلب استرس داشتن و احساس خستگی می‌کردن و اون برای جلب توجه، گاهی به معنای واقعی کلمه، مجبور بود مبارزه کنه. خیلی زود یاد گرفت که مشکلات یا نیازهای احساسی‌اش رو کم‌اهمیت نشون بده؛ چون فکر می‌کرد این مسائل والدینش رو آزار می‌ده. در عوض، نمره‌های خوبی که می‌گرفت، اول‌شدنش در رشته‌های ورزشی مدرسه و اینکه اولین نفر در خانواده بود که تونست به زبان انگلیسی تسلط پیدا کنه، براش یه ستایش فوق‌العاده به همراه می‌آورد که روح درحال‌رشدش بهش نیاز داشت.

عُمَر در بزرگ‌سالی بین دوست‌ها و همکارانش به‌عنوان «معتاد به کار» شناخته می‌شد. همسرش به ‌شوخی می‌گفت: ‌«من اصلاً مجبور نیستم جوراب‌هاش رو جمع کنم؛ چون هیچ‌وقت خونه نیست!» در واقع، کار عُمَر به هویتش تبدیل شده بود و تحسین‌هایی که به‌خاطر کارش می‌شد، مثل غذایی بود که اون رو سرپا نگه می‌داشت. اون نمی‌دونست چه‌جوری نسبت به خودش احساس خوب داشته باشه، مگه اینکه کامل به موفقیت برسه. هر اشتباهی می‌کرد، از خودش متنفر می‌شد و خودش رو مسخره می‌کرد. برای هرکسی این موضوع می‌تونه غیرواقعی و خیالی باشه، اما برای کسانی که بدون این پیام بزرگ شده باشن که فقط به‌خاطر خودشون ارزشمندن، این یه نتیجه رایجه.

عمر با وجود این همه دستاوردهای حرفه‌ای و شخصی، همیشه احساس ناقص‌بودن و معیوب‌بودن می‌کرد. اون می‌گفت: «بعد از اتمام یه پروژه یا جایزه‌گرفتن، برای یه مدت کوتاه احساس خوبی دارم، اما بعد دوباره به همون احساس برمی‌گردم، توضیحش سخته. انگار به‌‌اندازه کافی خوب نیستم. می‌دونم که این حرف عجیبه.»

در واقع، این‌طوری نیست. بعضی از افرادی که بیشترین دستاورد رو دارن و کمال‌گرا هستن، شرم درونی‌شون رو پنهان می‌کنن. البته معناش این نیست که تمام کمال‌گرایی‌ها از شرم درونی ناشی می‌شه، اما یه ارتباط رایج بینشون وجود داره.

اغلب موارد، کمال‌گرایی در جواب به شرمی که از آسیب‌های دوران کودکی ناشی می‌شه، یه مکانیزم مقابله‌ای به حساب می‌آد؛ چون افراد تلاش می‌کنن حس کنترل و امنیت رو در محیط به دست بیارن. کمال‌گرایی، که در ترس از شکست یا رهاشدن ریشه داره، به یه روش برای اجتناب از انتقاد، طردشدن یا آسیب‌های بعدی تبدیل می‌شه که شخص تلاش می‌کنه در تمام جنبه‌های زندگی بی‌عیب‌ونقص باشه. کمال‌طلبی بی‌وقفه، می‌تونه استرس، اضطراب و خودانتقادی زیادی ایجاد کنه و در نهایت مانع رفاه عاطفی بشه و نذاره افراد رضایت واقعی رو تجربه کنن.

تشخیص و رسیدگی به این موضوع که کمال‌گرایی اغلب جوابی به آسیب‌های دوران کودکیه، می‌تونه دلسوزی برای خودمون رو پرورش بده، به انعطاف‌پذیری کمک کنه و باعث توسعه راهبردهای مقابله‌ای سالم‌تر بشه.

کمال‌گرایی، مخصوصاً اگر از آسیب‌های دوران کودکی باشه، اغلب از شرم درونی ریشه می‌گیره. ممکنه افراد به‌دلیل باور عمیق به بی‌ارزش‌بودن یا ناکافی‌بودن، برای رسیدن به کمال تلاش کنن تا نقص‌ها و آسیب‌پذیری‌هاشون رو جبران یا پنهان کنن. این موضوع که کسی همیشه بخواد بی‌عیب‌ونقص باشه، به یه مکانیزم مقابله‌ای برای مدیریت احساسات شرم و تردیدش تبدیل می‌شه؛ چون افراد دنبال اعتبارسنجی و پذیرش بیرونی هستن، تا آشفتگی درونی‌شون رو آروم کنن. بااین‌حال، کمال‌گرایی در نهایت باعث می‌شه چرخه خودانتقادی و اضطراب ادامه پیدا کنه، شرم درونی تقویت بشه و شخص نتونه واقعاً خودش رو بپذیره. برای اینکه دلسوزی برای خودمون رو پرورش بدیم و آسیب‌های گذشته رو ترمیم کنیم، لازمه کمال‌گرایی رو به‌عنوان پاسخ به شرم درونی، تشخیص بدیم.

رهایی از کمال‌گرایی شامل پرورش خودآگاهی، دلسوزی برای خودمون و داشتن دیدگاه‌های سالم‌تر درباره موفقیت و شکست می‌شه. اینجا چند تا راهبرد برای حمایت از این موضوع رو مرور می‌کنیم:

  • با بررسی این موضوع شروع کن که اهداف واقع‌بینانه‌ای داری یا نه: ما اغلب خودمون رو با دیگران مقایسه می‌کنیم و بعد وقتی که بهشون نمی‌رسیم، فکر می‌کنیم ناکافی هستیم، اما این نه‌تنها غیرواقعیه، بلکه ناعادلانه هم هست. اینکه قبول کنی آسیب‌پذیر هستی، ممکنه اول خیلی ناراحت‌کننده به نظر برسه. پذیرفتن کمبودها نه‌تنها یه بخش طبیعی از انسان بودنه، که نشونه‌ای از بلوغ هم هست.
  • برای خودت دلسوز باش: درک کن که نقص‌داشتن جزو ذات انسان‌بودنه. مهربونی با خودت و درک خودت رو پرورش بده. با خودت با همون همدلی و دلسوزی‌ای رفتار کن که با دوستت با چالش‌های مشابه رفتار می‌کنی.
  • با قدم‌های کوچیک شروع کن: کم‌کم بپذیر که گاهی اوقات اشتباه می‌کنی و هیچ اشکالی نداره. اگه دیدگاهت رو تغییر بدی، می‌تونی با اینکه گاهی اشتباه کنی، راحت‌تر کنار بیای و بفهمی که این اشتباهات از ارزش و اعتبارت به‌عنوان یه انسان کم نمی‌کنن.

برای حمایت و راهنمایی، با دوست‌ها، اعضای خانواده یا متخصصان سلامت روان که بهشون اعتماد داری تماس بگیر. برای مقابله با کمال‌گرایی و ترمیم زخم‌های عاطفی پنهان، روان‌درمانی می‌تونه ابزارها و راهکارهای ارزشمندی در اختیارت بذاره، اما در کنارش ابزارهای زیادی برای بهترشدن وجود داره.

با اجرای این راهکارها، افراد می‌تونن کم‌کم از کمال‌گرایی فاصله بگیرن و به‌سمت رابطه‌ سالم‌تر و دلسوزانه‌تر با خودشون و دیگران حرکت کنن.